تاریخچه اولین خودروی ایران
به گزارش تعطیلات رو، خبرنگاران : ماجرای اولین خودرو در ایران به چنین روزی از سال 1279 خورشیدی و دوره سلطنت مظفرالدین شاه قاجار برمی شود.
به گزارش خبرنگاران به نقل از روزنامه اعتماد : شاه در یکی از سفرهایش به اروپا دو خودرو از فرانسه خرید و با خود به ایران آورد. راننده ای را هم که همراه این خودروها فرستاده بودند اتومبیل چی نامیدند، زیرا کسی اسمش را نمی دانست (و اهمیتی هم نمی داد که بداند) و از این رو پسوند چی را به انتهای واژه اتومبیل اضافه کردند و اولین شوفر را اتومبیل چی خواندند. البته می گویند سروصدای زیاد این خودرو بیشتر از تحمل مظفرالدین شاه بود و او بعد از چند بار سواری، دیگر علاقه ای به آن نشان نداد. همچنین چون تلفظ واژه اتومبیل برای عموم مردم آن روزگار بسیار سخت بود، آن را کالسکه آتشی می نامیدند. جالب این که چندی بعد بنزین را هم آب دهان شیطان و راننده را الخناس خواندند، گویا چون بنزین آتش می گرفت و ذات شیطان هم از آتش بود. البته آتش دریافت چند اتومبیل به سبب بعضی بی دقتی ها - مثل کبریت زدن برای روشن کردن چپق جلوی باک بنزین - هم به این بلاهت دامن می زد.
بعد از دربار، چند سفارت خانه خارجی و از همه جلوتر انگلیسی ها صاحب اتومبیل شدند و بعد هم اعضای طبقه حاکم ایران، یکی بعد از دیگری خودروهایی برای خودشان خریدند. از همان شروع میان شان رقابت و هم چشمی رواج یافت و این موضوع، یعنی مالکیت خودرو هم به ابزار دیگری برای فخرفروشی و توهم رجحان تبدیل شد. اما در کل، خودرو در ایران تقریبا از سال های پس از جنگ اول جهانی، آن هم به کندی فراگیر شد و تقریبا از همان زمان شغل شوفری هم اهمیت و اعتبار پیدا کرد.
جعفر شهری در کتاب تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم می نویسد: از بهترین و پرسودترین مشاغل، شغل های مربوط به اتومبیل شناخته شده هرکس سعی داشت خود را در یکی از کارهای آن داخل بکند؛ مخصوصا کار شوفری که دل از پیر و برنا ربوده، شوفر کسی بود که در هر کجا به هنر و مقام و منزلت انگشت نما شده و زن ها و دخترها برایش سرودست شکسته در هر جا از کافه و رستوران و ... مورد عزت خاص قرار می دریافتد... از افتخارات هر دختردار بود که دختر به شوفر بدهد و از خوشبختی های هر زن که شوهر شوفر نصیبش شده باشد تا کم کم که آن قدر زشت رفتاری و نابکاری، از اغوای دختران و زنان و پسران مردم کرده، بی آبرویی ها و بی عفتی ها به خرج دادند تا قدرشان پایین آمد در آن حد که عکس صورت اول به خود گرفت.
آن اوایل هنوز تعمیر اتومبیل حرفه ای تخصصی نبود و نخستین شوفرهایی که در ایران کار می کردند (و ایرانی هم نبودند) به ویژه آنهایی که در خدمت سفرای خارجی بودند در کار تعمیر خودرو مهارت نصفه نیمه ای داشتند. البته همراه خودروها، دفترچه ای هم به خریدار می دادند که در آن آموزش های ضروری مثل پنچرگیری آمده بود. واضح است که در این گونه اتومبیل ها اولین دانستنی های راننده پنچر دریافت باید باشد چه بدون آن غیر ممکن بود با جاده ها و راه های خراب سنگلاخ پرسیخ و میخ آن موقع بتواند صحیحا به مقصد رسیده سالما معاودت نماید، اگرچه 10 لاستیک یدک داشته باشد. راه ها و جاده هایی که در آنها اسب و الاغ و گاری و درشکه و دلیجان و کالسکه و پیاده و سواره تردد داشته زوایدی از آنها مانند نعل و میخ و سیخ و سُخال به زمین افتاده موجب سوراخ شدن لاستیک می گردد و این راننده و شاگرد او بودند که بتوانند بازسازی بنمایند. سوراخ شدن و نشدن لاستیک بستگی به طالع شوفر و شاگرد داشته گاهی ممکن بود سرویسی را بدون سوراخ شدن رفته و مراجعت نمایند و گاهی در یک خیابان و یک منزل راه شش فرسخی چندین پنچری بدهد.
منبع: اقتصادنیوز