زیباترین مجموعه متن در خصوص دوران کودکی و دلتنگی برای بچگی
به گزارش تعطیلات رو، کودکی! دورانی که از طرفی شیریناست و خاطرات ماندگار و لذت بخش به همراه دارد و از سوی دیگر نماد عقل نارس و بی خبری از احوال دنیا نیز هست. همه ما دلتنگ روزهای خوش کودکی خود می شویم و گاهی غرق در خاطرات آن! اگر می خواهید پست در خصوص کودکی در اینستاگرام خود بگذارید، در این مطلب چند متن روزگار کودکی یادش بخیر و در کل متن در خصوص دوران کودکی را گردآوری نموده ایم؛ با ما همراه باشید.
جمله و متن در خصوص دوران کودکی
کاش مانند کودکی
از سقف اتاق مادرعظیم
دوچرخه ای چکه می کرد
تا
باقی عمر را
همچون کودکی
روی آن سپری کنم
웃 웃 웃 웃 웃
کاش می شد در ورای خاطرات کودکی
چرخ گردون فلک
ساعتی زین گردش بی حاصلش
مکث می کرد و مرا
در بین خاطرات کودکی
جا می گذاشت
کاش می شد فاصله معنی نداشت
در دل ما غصه ها جایی نداشت
بی کسی ؛ چون قصه ها افسانه بود
عاشقی ؛ سهم دل دیوانه بود
웃 웃 웃 웃 웃
یک بار بی دغدغه
بی اضطراب و شادمانه زیستم
و آن عالم بچگی بود
عکس نوشته در خصوص دوران کودکی و بچگیهیچ دوره ای جای خودش نبود
کودک بودم،
می گفتند: تا کی می خواهی کودک بمانی،عظیم شو!
جوان شدم،
گفتند: سعی کن ،کودکِ درونت را زنده نگاه داری!!
و من
همواره تشنه کودکی ماندم.
هیچ دوره ای جای خودش نبود
웃 웃 웃 웃 웃
کودکی دنیای رنگ های شاد و روز های روشن است
کودکی پرواز در دشت خیال است
همچون قاصدکی رها و سبک بال در باد
웃 웃 웃 웃 웃
به کودکی ام که فکر می کنم تمام لحظاتش نمایش خاطرات شیرین است
کاش می شد دوباره به کودکی بر گشت و تمام آن صحنه ها و لحظه ها را از نو تجربه کرد
웃 웃 웃 웃 웃
دوران کودکی …
همان چیزی است که
هیچ کس نمی تواند تنها در یک کلمه توصیفش کند
اما
می تواند تمام احساس آن را در کسری از ثانیه
و با تمام وجودش احساس کند
متن در خصوص دوران کودکیدوران کودکی سرزمینی است که
هیچ کس در آن نمی میرد …
웃 웃 웃 웃 웃
کودکى کو
شادمانى ها را چه شد
تازگى
کامرانى ها را چه شد
چه شد آن رنگ من و آن حال من
محو شد آن اولین آمال من
شد پریده رنگ من از رنج و درد
این منم، رنگ پریده ، خون سرد …
웃 웃 웃 웃 웃
اگر دوران کودکی را با خودتان حمل کنید، هرگز پیر نمی شوید
웃 웃 웃 웃 웃
می خواهم برگردم به روزهای کودکی، آن موقع که پدر تنها قهرمان بود، عشق تنها در آغوش مادر خلاصه می شدبالاترین نـقطه زمیـن شانه های پدر بود. بدتـرین دشمنانم خواهر و برادرهای خودم بودند. تنها دردم، زانوهای زخمی ام بودند. تنـها چیزی که می شکست اسباب بازی هایم بـود و معنای خداحافـظ تا فردا بود
웃 웃 웃 웃 웃
کودکی ام نشسته بود روی سه چرخه. شیطنت می کرد. بوق می زد. دلخوش بودم به بودنش. یکهو حواسم پرت شد، رکاب زد و دور شد. آنقدر تند و سریع از من دور شد که من به گرد پایش هم نرسیدم. کاش کسی چرخ های سه چرخه اش را پنچر می کرد. کاش می ایستاد تا کمی نفس تازه کند. کودکی که هیچ گاه خسته نمی گردد، هیچ گاه متوقف نمی گردد
متن در خصوص دوران کودکیوقتی کودک هستیم به ندرت به آینده فکر می کنیم. این معصومیت باعث می گردد بتوانیم از چیزهایی که عظیمسالان به ندرت از آن ها لذت می برند، لذت ببریم. روزی که ما از آینده ابراز نگرانی می کنیم روزی است که کودکی خود را پشت سر می گذاریم
웃 웃 웃 웃 웃
خدایا تمام خنده های تلخ امروزم را می دهم
یکی از گریه های شیرین کودکی ام را پس بده
웃 웃 웃 웃 웃
کودک که بودم؛
گمان می کردم
سردتر از بستنی چیزی وجود ندارد
حال که فکر می کنم
میبینم سرد تر از بستنی،
قلب آدم هایی ست
که تا می فهمند دوست شان داریم
مارا ترک می کنند…!
웃 웃 웃 웃 웃
بچه که بودیم ؛
جاده ها خراب بود،
نیمکت مدرسه ها خراب بود،
شیرای آب خراب بود !
زنگای در خونه ها خراب بود؛
ولی آدما سالم بودن …
웃 웃 웃 웃 웃
ما سه چیز را دردوران کودکی جا گذاشته ایم
شادمانی بی دلیل
دوست داشتن بی دریغ
کنجکاوی بی سرانجام
웃 웃 웃 웃 웃
زندگی کودکی پر از مفاهیم بیکران است. در کودکی همه چیز برای ما از اهمیت یکسانی برخوردار است؛ همه ما می بینیم، همه ما می شنویم، برداشت های همه ما یکسان است؛ اما هر چه عظیم تر می شویم، با اهداف معین تری عمل می کنیم، خودمان را بیشتر درگیر جزئیات می کنیم و زندگی ما وسعت پیدا می نماید
متن در خصوص دوران کودکیدلم برای بادبادکها تنگ است
برای رنگ و ترانه و لبخند
برای کوچه های بلند دزاشیب
که پر می شد از خنده های بچگانه مان
و لبریز می شدیم از زندگی
بی آنکه در جستجوی معنایش باشیم…
دلم برای شادی های بی دلیل
برای آن پنجشنبه ها که چه سرخوشانه
به سوی خانه می دویدیم
و به استقبال خستگی هامان می آمد
تنگ است…
کجاست آن دیوار کودکی
که آسان همه غمها را به او بسپرم
و شادمانه دوباره متولد شوم؟
دلم برای آن روزها تنگ است
برای روزهای رنگ و ترانه و لبخند
برای بادبادکهایم
که نمی دانم کجا و چه هنگام
از دستانم رها شد
و همه رویاهایم را با خود برد
من را اسیر زمین کرد
و تبعید من از آن روز شروع شد…
بادبادکهای من، دوباره بازگردید
و مرا با خود ببرید
می خواهم با شما همسفر شوم
دلم برای بادبادکها تنگ است…
سخن آخر
امیدواریم از خواندن این مجموعه متن در خصوص دوران کودکی لذت برده باشید. اگر شما نیز جمله ای زیبا در خصوص کودکی و بچگی سراغ دارید در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.
پیشنهاد می کنیم 30 متن کوتاه در خصوص کودک درون را نیز در انگیزه بخوانید و از خواندن متن های زیبای آن لذت ببرید.
منبع: مجله انگیزه