تمام شدن یک کتاب فبکی، آغاز ماجرای اصلی در فکر مخاطب است
به گزارش تعطیلات رو، به گزارش خبرنگار خبرنگاران (ایبنا)، فلسفه برای بچه ها و نوجوانان (فبک) یا فکرپروری برای بچه ها و نوجوانان، برنامه ای برای آموزش تفکر تأملی و فلسفی است که به پرورش قدرتِ استدلال، داوری و تمیز در بچه ها و نوجوانان می پردازد و دست کم، سه گونۀ تفکر نقادانه، تفکر خلاقانه و تفکر مراقبتی را در آنها پیشرفت می دهد. این برنامه را کشورهای مختلف اجرا می نمایند و در ایران نیز ناشرانی هستند که توجه ویژه ای به فراوری و تألیف کتاب های فبکی دارند.
احتمالا برای شما هم پیش آمده است که نام فلسفه یا فیلسوف را بشنوید و فکرهای گُنده و سخت به فکر تان بیاید یا شما هم گاهی ترسیده اید از اینکه فلسفه بخوانید یا درباره فیلسوفان بدانید و به سراغ این موضوع کلان بروید؛ اما آیا واقعا فلسفه کلان است و فقط به دردِ بزرگسالان فیلسوف و اندیشمند یا آدم های عجیب وغریب می خورد که دوست دارند در پی ماهیت و جوهرۀ هر چیزی باشند؟
به نظر نویسندگان کودک و نوجوان فلسفه چنین فضایی ندارد و می تواند در کوچک ترین مسائل و اتفاق های زندگی یک کودک هم نفوذ کند و خود را نشان دهد؛ ولی چطور چنین چیزی ممکن است؟
این همان سؤالی بود که در فکر من به هنگام روبرو شدن با یک خبر ایجاد شد. در فضای مجازی این خبر را خواندم که یکی از کتاب های فبکی نشر پی نما با عنوان هر ماری ماره به قلم نیلوفر نیک بنیاد جزو پرفروش های این نشر در سی وچهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بوده است. اینکه مخاطبان به یک کتاب فبکی که فلسفه را به کودک یاد می دهد توجه زیادی نشان داده اند برایم جالب بود. بنابراین به سراغ این نویسنده رفتم تا بدانم کتابش درباره چیست و فلسفه چه کاربردی برای کودک دارد؟
در ادامه گفت وگوی ما را با نیلوفر نیک بنیاد، نویسنده کتاب فبکی هر ماری ماره می خوانید:
- قصه و سوژه این داستان چیست؟
هر سمت این کتاب شخصیت داستانی متفاوتی دارد. سمت راست درباره مار درازی به نام میله مار است که از همه مارهای شهرشان بلندتر است و تصمیم می گیرد به شهری برود که مارها شبیه خودش باشند و کسی مسخره اش نکند. سمت چپ کتاب داستان تیله مار است، مار تپل و کوتاهی که از همه مارهای شهرشان کوچک تر است و تصمیم می گیرد به شهری برود که دیگران دوستش داشته باشند. این دو در مسیر با موانع زیادی روبرو می شوند و سعی می نمایند با فکر کردن راهکار عبور از مانع را پیدا نمایند و در نهایت هر دو در صفحه وسط کتاب به هم می رسند و داستان در اینجا خاتمه می یابد.
- اشاره شده که این کتاب در لیست کتاب های فبک (فلسفه برای کودک) واقع شده است. فلسفه دنیای بزرگ و عمیقی دارد که بزرگسالان هم در درک و هضم مسائل آن مشکل دارند. چرا باید فلسفه را از کودکی به آدم ها آموزش داد؟
فبک با چیزی که از فلسفه در فکر ما بزرگسالان است، فرق دارد. قصد فبک به هیچ وجه آموزش روینمودهای عمیق فلسفی و آشنایی با فیلسوفان نیست؛ بلکه معیارهای برنامه فلسفه برای کودک شامل تفکر انتقادی، پرسش گری، توانایی گفت وگو و یافتن راهکار به وسیله خود کودک است، به نوعی می توان گفت روی فکرپروری بچه ها تمرکز دارد.
- بحث تفکر انتقادی همواره بین اندیشمندان داغ بوده است. جوانه این تفکر در بچه ها چطور ایجاد می گردد و رشد خواهد نمود؟ آیا نویسندگان برای آغاز باید به سراغ مسائل و موضوعات خاصی بروند یا در هر اتفاق و ماجرای زندگی روزمره می گردد تفکر انتقادی داشت؟
بله، تفکر انتقادی همواره موضوع بحث بوده است و امروزه به طور جدی به عنوان یک مهارت که می توان آن را یاد گرفت برای سنین مختلف مطرح می گردد. تفکر انتقادی می تواند تأثیر عمیقی در زندگی هر فرد و روبروه او با مسائل مختلف داشته باشد. درباره بچه ها هم همین طور است. احتیاج نیست به سراغ موضوعات خاصی برویم؛ همین که کودک بداند در هر مسئله ای می تواند به صورت مستقل بیندیشد، تجزیه و تحلیل کند و راهکار مناسب را پیدا کند، یعنی راه را درست رفته ایم.
- به نظر می رسد تأثیر کتاب های فبک بر بچه ها با تعامل کودک و بزرگترها بویژه پدرومادر کامل می گردد. آیا در کتاب های فبک مثل کتابی که شما نوشتید، نقشی برای پدرومادر هم درنظر گرفته اید که بعد مطالعه کتاب، چه صحبتی با کودک داشته باشند؟
معمولا در کتاب های فبک، والدین یا مربی نقش تسهیلگر را دارند؛ اما کار اصلی به عهده خود کودک است. به عنوان مثال تسهیلگر می تواند با پرسیدن سؤال هایی کودک را تشویق به تحلیل و استدلال بیشتر کند؛ اما بدون حضور تسهیلگر هم کتاب ناقص نیست و مخاطب به تنهایی داستان را می خواند و به مقدار خودش از آن بهره می برد.
- آیا تا به امروز بازخوردهایی از بچه های که کتاب فبک می خوانند گرفته اید؟ معمولا چه نظر و صحبتی پس از مطالعه چنین کتاب هایی دارند؟
چندبار در کارگاه های فبکی که برای بچه ها برگزار می شده شرکت نموده و دیده ام که بچه ها بعد از خواندن داستان، سؤالات بسیاری در فکر شان ایجاد می گردد و معمولاً آغاز به گفت وگو با هم می نمایند. این دقیقاً همان چیزی است که فبک می خواهد؛ درواقع تمام شدن یک کتاب فبکی، آغاز ماجرای اصلی در فکر مخاطب است.
- آیا نوشتن کتاب فبکی با نوشتن یک کتاب داستانی غیرفبکی تفاوتی دارد؟ تفاوتش در چیست؟
فبک یک سری معیارهای خاص دارد که باید در داستان های فبکی رعایت گردد. درواقع رعایت کردن معیارهای فبک بر عناصر داستان اولویت دارد. نویسنده باید غنای فلسفی به لحاظ فرم و محتوا، غنای ادبی و غنای روان شناسی را در داستانش مدنظر قرار بدهد. برخی ها فکر می نمایند همین که متنی با خاتمه باز بنویسند و انتهای داستان را به عهده خواننده بگذارند داستان فبکی نوشته اند؛ اما در حقیقت این طور نیست و نوشتن داستان با معیارهای فبک دشواری های خاص خودش را دارد.
- باز هم دوست دارید کتاب فبکی بنویسید؟
اگر بدانم داستانم تأثیر مدنظر را روی مخاطب داشته است و بچه ها توانسته اند با آن ارتباط بگیرند، حتما دوباره داستان فبکی می نویسم.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران